بنا به قول مشهور، حضرت زینب (علیها السلام) سومین فرزند فاطمه زهرا (علیها السلام) در روز پنجم جمادی الاول سال پنجم یا ششم هجری چشم به جهان گشودند. در این زمان، پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) در خارج از مدینه بودند. امیرالمؤمنین (علیه السلام) نام گذاری این کودک را به تاخیر انداختند تا رسول خدا (صلی الله علیه وآله) به مدینه برگشتند. آن حضرت به فرمان الهی نام این مولود مبارک را زینب گذاشتند و توصیه فرمودند که این طفل را همواره گرامی بدارید؛ چون او شبیه جدهاش خدیجه کبری (علیها السلام) است. یعنی همان گونه که حضرت خدیجه (علیها السلام) در آغاز بعثت با شجاعت و فداکاری متحمل زحمات زیادی شد تا نهال نورسته اسلام حفظ و بارور شود، حضرت زینب (علیها السلام) نیز با صبر و ایثار و تحمل سخت ترین فشارها از به خطر افتادن اساس اسلام جلوگیری به عمل میآورند. در توصیف آن حضرت میگویند: حضرت در وقار شخصیت چون جدهاش حضرت خدیجه (علیها السلام) و در عفاف و عصمت همانند مادرش زهرا(علیها السلام) بودند. زینب کبری تا حدود پنج یا شش سالگی، تحت اشراف شخص پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله) و در آغوش مادر بزرگوارش حضرت زهرا (علیها السلام) پرورش یافت و از این پس، مسؤولیت تربیت و پرورش او به عهده علی (علیه السلام) گذارده شد. تا این که در سال هفدهم هجری به همسری پسرعمویش، عبدالله بن جعفر درآمد. آن گاه که مردم با امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) بیعت کردند، حضرت برای یاری پدر از مدینه به کوفه رفت و در مدت پنج سال دوران سخت حکومت علی (علیه السلام)، همواره یار و تسکین بخش غمهای پدر بودند و زنان کوفه را آموزش میدادند… چون علی (علیه السلام) در محراب عبادت با شمشیر ابن ملجم مرادی ضربت خوردند، پرستاری آن حضرت را برعهده گرفتند و به دنبال شهادت امیرالمؤمنین (علیه السلام) و هنگام نوبت امامت برادر بزرگشان امام حسن (علیه السلام) در کنار برادر قرار گرفتند و آن گاه که امام حسن (علیه السلام) از کوفه به مدینه برگشتند، به همراه ایشان حضرت زینب (علیها السلام) نیز به مدینه آمدند. وقتی که در سال پنجاه هجری معاویه حضرت امام حسن (علیه السلام) را مسموم کرد باز غم خواری و پرستاری برادر با زینب بود و پس از شهادت امام حسن (علیه السلام) در خدمت امام حسین (علیه السلام) بودند و زمانی که در سال شصت هجری امام حسین (علیه السلام) عازم مکه شدند، به همراه آن حضرت از مدینه خارج شدند و از آن لحظه به بعد تا روز عاشورا در خدمت به قیام اباعبدالله (علیه السلام) تلاش میکردند و لحظهای از آن حضرت جدا نشدند. نقل میکنند در جریان حرکت به سوی عراق ابن عباس به امام حسین (علیه السلام) گفت اگر ناگزیر باید به این سفر بروید، حداقل این زنان و بچه ها را با خود نبرید. در این لحظه، حضرت زینب (علیها السلام) خطاب به ابن عباس فرمودند:… سوگند به خدا از حسین جدا نخواهم شد، همراه او خواهم بود با او زندگی کرده و با او میمیرم. (۱) آن حضرت سرانجام، پس از انجام کامل این رسالت سنگین یک سال و نیم پس از جریان عاشورا در رجب سال شصت و دو هجری با کوله باری از غم و اندوه چشم از جهان فرو بست.
فضایل و اوصاف زینب (علیها السلام)
حضرت زینب (علیها السلام) به اعتراف همه تاریخ نویسان، آراسته به همه فضایل و خصلتهای والای اخلاقی و الهی بودند و در سایه این کمالات به مرتبهای از منزلت انسانی دست یافتند که شایستگی محرم راز الهی و امین ودایع امامت و ولایت بودن را حداقل در بخشی از عمر شریفشان به خود اختصاص دادند. [۲] حضرت این را به برکت عنایات خاص الهی و پاکی سرشت و نحوه تربیت و پرورش در دامن پیامبر(صلی الله علیه وآله) و فاطمه (علیها السلام) و امیرالمؤمنین(علیه السلام) و تلاشهایی که در راستای کسب سجایای اخلاقی و به جای آوردن عبادات و فرامین الهی انجام داده بود به دست آورد. القابی که برای آن حضرت نقل شدهاست به گوشههایی از عظمت شخصیت این بزرگ بانوی اسلام دلالت دارند. از جمله: عالمه غیر معلمه، نائبه الزهراء، عقیله النساء، الکامله، ولیدة الفصاحة، صدیقة الصغری، معصومة الصغری، صابرة محتسبه، بطلة کربلا، سلیلة الزهراء، امینة الله، محدثه، ناموس کبریا، قرة عین مرتضی، عقیلة بنی هاشم، محبوبة المصطفی، زاهده، عابده، نابغة الزهرا، سر ابیها و… همان گونه که بیان شد، تک تک این لقب ها به گوشه کوچکی از فضیلتها و اوصاف برجسته آن حضرت دلالت دارند، به عنوان نمونه، درباره برخی از این اوصاف و کمالات توضیح مختصری در این قسمت ارائه میگردد:
۱٫خداشناسی و عرفان: بی شک همه کمالات آن حضرت در کل، علاوه بر بیان ابعاد مختلف شخصیت بی نظیر این بانوی بزرگوار، به درجه بالای عرفان و خداشناسی او دلالت دارد. اگر مرتبه توحیدش قریب به مرتبه توحید حضرات معصومان نبود، هرگز نمیتوانست سکان دار طوفان کربلا باشد.
در همان دوران کودکی حضرت زینب (علیها السلام)، پدر بزرگوارشان به او فرمودند: دخترم! بگو: یک زینب گفت: یک. آن گاه علی (علیه السلام) فرمودند بگو: دو. در این لحظه حضرت زینب سکوت کردند. چون سکوت ایشان طول کشید علی (علیه السلام) فرمودند: دخترم! چرا سکوت کردی؟ عرض کرد: پدر جان با زبانی که گفته ام یک، توان دو گفتن را ندارم. امیرمؤمنان علی (علیه السلام) از این پاسخ بسیار عمیق دخترشان خیلی خوشحال شدند و او را که در این حال طفلی بیش نبودند، مورد تفقد و محبت قرار دادند.(۳)
۲٫ علم و دانش: برای شناخت مقام علمی حضرت زینب (علیها السلام) میتوان به امور زیادی پی برد که از جمله آن هاست:
-خطبههای بسیار بلند و پرمحتوایی که از آن بانوی گرامی به جای مانده است.
-به شهادت همه تاریخ نویسان در کوفه، کلاسهای تفسیر و آموزش قرآن داشتند و زنهای کوفه را با قرآن و احکام اسلامی آشنا میساختند.
۳٫ عبادت و بندگی: گرچه سراسر زندگی حضرت زینب (علیها السلام) برای حفظ و احیای معارف اسلامی سپری شد، که همه آنها با هدف اطاعت از اوامر الهی انجام میگرفت اما آن حضرت در عبادت به معنی خاص نیز از موقعیت برجستهای برخوردار بودند. در سخت ترین شرایط نیز به طور کامل به انجام وظایف عبادی اهتمام میورزیدند.
۴٫ شجاعت و شهامت: برخورد حضرت زینب (علیها السلام) در برابر دشمنان بسیار اعجاب انگیز است. وی با ستمگران با تمام وجود به مبارزه برخاست در حالی که آنان در اوج عظمت و اقتدار بودند. خطبه بی نظیری را در حضور دژخیمان ایراد نمود و شجاعت بی مانندی را از خود به نمایش گذاشت.
۵٫ حجاب و عفاف: زینب کبری (علیها السلام) در رعایت عفاف همانند مادر بزرگوارشان بی بدیل هستند. مرحوم علامه مامقانی مینویسند: زینب در حجاب و عفاف یگانه است احدی از مردان در زمان پدرش و برادرانش تا روز عاشورا او را ندیده بودند.[۴]
۶٫ گذشت و ایثار: روزی علی (علیه السلام) مستمندی را به خانه آوردند تا از او پذیرایی کنند. وقتی از حضرت فاطمه (علیها السلام) پرسیدند آیا در خانه چیزی هست که با آن از مهمان عزیزمان پذیرایی کنیم؟ آن حضرت فرمودند: به غیر از مختصر غذایی که برای زینب کنار گذاشته ام، چیزی وجود ندارد. در این لحظه که حضرت زینب (علیها السلام) چهار سال بیش تر نداشتند، خطاب به مادر فرمودند: مادر جان غذای مرا به مهمان بدهید.[۵] اوج ایثار و فداکاری و گذشت دختر علی (علیه السلام) در روز عاشورا به نمایش گذاشته میشود. نقل میکنند: صبح روز عاشورا در حالی که دو فرزند خود محمد و عون را به همراه داشت، خدمت امام حسین (علیه السلام) رسید. عرض کرد: جدم ابراهیم خلیل قربانی خدا را به جای قربانی شدن اسماعیل از خداوند جلیل پذیرفت. برادر جان تو نیز امروز این دو قربانی مرا بپذیر و اگر دستور جهاد از بانوان برداشته نمیشد، هزار بار جان خود را در راه محبوب فدا میکردم و هر ساعت خواستار هزار بار شهادت میشدم.
آن گاه فرمود: دوست دارم فرزندانم جلوتر از برادرزادگانم به میدان بروند. و وقتی که این دو نوگل زینب، پس از پیکار با دشمن به درجه رفیع شهادت در رکاب امام حسین (علیه السلام) نایل آمدند و پیکرهای غرق به خون آنان را به کنارخیمهها آوردند، همه زنان از خیمهها بیرون آمدند اما زینب کبری (علیها السلام) برای این که مبادا اباعبدالله (علیه السلام) خجالت زده شوند، از خیمه خود بیرون نیامدند. در لحظات پایانی ظهر عاشورا وقتی بالای سر پیکر خونین برادر و مقتدای خود امام حسین (علیه السلام) آمدند، با این جمله: پروردگارا این هدیه و قربانی را از اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه وآله) قبول فرما، نهایت اخلاص و فداکاری خود را به جهانیان اعلام کردند…
علاوه بر این اوصاف، زینب کبری (علیها السلام) در صبر و بردباری ، زهد و تقوا، اخلاص و مدیریت و تدبیر و فصاحت و بلاغت و… بی نظیر بودند.
نتیجه: بی تردید در شرایط سخت کنونی اگر بانوان جوامع اسلامی سیره عملی و اوصاف اخلاقی شیرزن کربلا را الگو و اسوه خود قرار دهند، هیچ یک از نقشهها و ترفندهای دشمنان ارزشهای اسلامی و انسانی به نتیجه نخواهد رسید، و روز به روز به جای افول ارزشها و فضایل شاهد شکوفایی هر چه بیش تر آنها خواهیم بود و بی شک در صورت تحقق چنین مهمی زمینه سعادت دنیا و آخرت برای مسلمانان مهیا خواهد شد.
پینوشتها:
۱٫ خصائص الزینبیه، ص۲۸۳٫
۲٫ امام حسین (علیه السلام) در آخرین ساعات زندگی خود امانات الهی را به زینب (علیها السلام) سپرده و حمایت و حفاظت از حضرت سجاد (علیه السلام) را به ایشان سفارش میکنند و امام سجاد (علیه السلام) نیز در بیان احکام و برخی مسایل ولایت نیابت خاصه به او داده بودند.
۳٫ خصائص الزینبیه، ص ۳۰۹٫
۴٫تنقیح المقال، ج ۳، ص ۷۹٫
۵٫ ریاحین الشریعه، ج ۳، ص ۶۴٫
بی تردید در شرایط سخت کنونی اگر بانوان جوامع اسلامی سیره عملی و اوصاف اخلاقی شیرزن کربلا را الگو و اسوه خود قرار دهند، هیچ یک از نقشهها و ترفندهای دشمنان ارزشهای اسلامی و انسانی به نتیجه نخواهد رسید.
ثبت دیدگاه