به نام خدای زیبایی ها
در این دنیای پر تلاطم و مواج ، هستند روزهایی که یکسر به بطالت میروند و از دسترس ما دور می شوند و هستند خاطراتی که در این
پیچ و خم به خانه های فراموشی سپرده می شوند و شاید هم هستند کسانی که در این وادی به فراموشی سپرده می شوند
هستند و یقینا هستند افرادی که اگر دوستی دو طرفه شان با عاشقشان قطع شود ، پیوند دوستی را قطع نمی کنند تا حافظ شیراز این گونه در وصف
آنان با کلامی شیرین بگوید:
مرا عهدیست با جانان که تا جان دربدن دارم هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم
غروب هر جمعه دلگیر شخصی هست که برای دوست دارانش،ده ها بار دعا می کند هرچند آنان به یاد او نباشند زیرا آن یار سفر کرده
با خدا ی خود معامله کرده است چرا که با خود می گوید
تو باخدای خود انداز کارودلخوش دار / که رحم اگر مدعی نکند خدا بکند
اگر او روزی صد بار برای ما دعا می کند پس شرط انصاف نباشد که ما از این مجلس بی توشه رویم و شرط بندگی را به جا نگذاریم
روزی پنج بار در مقابل خدای خود می ایستیم و او را می ستاییم و چه زیباست رکعت دوم هر نمازی قنوتی دارد و چه زیباتر اگر دعای آن قنوت پر از آه و غم معطر شود به ذکر
اللهم عجل لولیک الفرج
ثبت دیدگاه