ای پاسخ تمام اگرها و کاش ها
مادر نوشته اسم تو را روی آش ها
دارد برای آمدنت نذر می کند
دستش همیشه پرشده ازاین تلاش ها
من ردپای آمدنت را کشیده ام
با رنگهای سبز و سپید گواش ها
ما لقمه لقمه نان ونمک می خوریم و بعد…
دنیا گم است بین بریز و بپاش ها
دین مرا دوباره به بازی گرفته اند
در گیرو دار همهمه ها اغتشاش ها
پایان جنگ های جهانی به دست توست
گل می شود گلوله ی داغ کلاش ها
تنها به عشق آمدنت شعر گفته است
امشب مداد آبی من با تراش ها
ای کاش صبح جمعه ی بعدی ببینمت
ای پاسخ تمام اگرها و کاش ها
شاعر: ساجده جبارپور ماسوله
ثبت دیدگاه