(۲) سوره قصص، آیه ۵
﴿ وَنُريدُ أَن نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ استُضعِفوا فِي الأَرضِ وَنَجعَلَهُم أَئِمَّةً وَنَجعَلَهُمُ الوارِثينَ ﴾.
وما اراده کرده ایم که بر مستضعفان زمین منت نهیم وآنان را پیشوایان ووارثان زمین قرار دهیم.
در این آیه خداوند بر سه مسئله تکیه نموده است که عبارتند از:
۱- می خواهیم مستضعفان را مشمول نعمتهای خود سازیم.
۲- آنان را پیشوایان قرار دهیم.
۳- می خواهیم آنان را وارثان حکومت روی زمین مقرر داریم.
واین بشارتی است در زمینه ی پیروزی حق بر باطل وایمان بر کفر واین بشارتی است برای همه ی انسانهای آزاده وخواهان حکومت عدل وداد وبرچیده شدن بساط ظلم وجور.
ولذا در روایات واخبار حضرات ائمه ی معصومین (علیهم السلام) این آیه درباره ظهور وبروز چنین حکومتی تفسیر شده است که به بعضی از آنها اشاره می گردد.
امام امیرالمومنین (علیه السلام) در جمله ای چنین می فرماید: لتعطفن الدنیا علینا بعد شماسها عطف الضروس علی ولدها وتلی عقیب ذلک.
ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و… دنیا پس از چموشی وسرکشی.
هم چون شتری که از دادن شیر به بچه اش خودداری می کند به ما روی می آورد وسپس همین آیه مورد بحث را تلاوت فرمود(۵): ودر حدیث دیگری می فرماید: هم آل محمد (صلی الله علیه وآله وسلّم) یبعث الله مهدیهم بعد جهدهم، فیعزهم ویذل عدوهم.
امام علی (علیه السلام) پیرامون آیه مورد بحث می فرماید: این گروه، آل محمد (صلی الله علیه وآله وسلّم) هستند.
خداوند مهدی آنان را بعد از زحمت وفشاری که برآنان وارد می شود برمی انگیزد وبه آنها عزت می دهد ودشمنانشان را خوار وذلیل می کند(۶).
واژه ها
۱- کله ی مستضعف از ماده ضعف به معنای ناتوانی است ولی وقتی این کلمه را به باب (استفعال) می رود به معنی کسی است که او را به ضعف کشانده ودر بند وزنجیر وناتوانی نگاه داشته اند.
بنابراین مستضعف کسی نیست که ضعیف وناتوان وفاقد قدرت ونیرو باشد بلکه کسی است که نیروهای بالفعل وبالقوه دارد.
اما از ناحیه ظالمان وجباران سخت در فشار قرار گرفته. ولی با این حال در برابر بند وزنجیری که بر دست وپایش نهاده اند تسلیم نیست وپیوسته تلاش می کند تا زنجیرها را بشکند وآزاد شود.
خداوند به چنین گروهی وعده ی یاری وحکومت در زمین داده است.
نه افراد بی دست وپا وترسو که حتی حاضر نیستند فریادی بکشند.
تا چه رسد به اینکه پا در میدان مبارزه بگذارند. البته مستضعف اقسامی دارد.
۱- مستضعف فکری وذهنی ۲- مستضعف اقتصادی ۳- مستضعف اخلاقی ۴- مستضعف سیاسی وآنچه بیشتر قرآن روی آن تکیه کرده همان مستضعفین سیاسی واخلاقی می باشند.
وهمیشه در طول تاریخ این مستکبران بوده اند که برای تحکیم پایه های سیاست جابرانه خود قبل از هر چیزی سعی می کرده اند توده مردم را به استضعاف فکری وفرهنگی بکشانند وسپس به استضعاف اقتصادی تا قدرت وتوانی برای آنها باقی نماند.تا فکر قیام وگرفتن زمام حکومت را در مغز خود نپرورانند.
وَنُريدُ أَن نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ استُضعِفوا فِي الأَرضِ وَنَجعَلَهُم أَئِمَّةً وَنَجعَلَهُمُ الوارِثينَ .وما اراده کرده ایم که بر مستضعفان زمین منت نهیم وآنان را پیشوایان ووارثان زمین قرار دهیم.
ثبت دیدگاه